گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و سوم
جهانی سازي مهدوي




هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی » . خداي متعال در آیه 33 به پیروزي جهانی اسلام اشاره کرده و میفرماید: 33
صفحه 24 از 80
الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ او کسی است که فرستادهاش را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همه دین [ها] پیروز گرداند؛
دلایل روشنی است که در آیین اسلام وجود دارد و ،« هدایت » نکتهها و اشارهها 1. مقصود از «. و گر چه مشرکان ناخشنود باشند
اسلام است که اصول و فروعش حق و تاریخ و مدارك آن نیز حق و روشن است. 2. همراهی پیامبر اسلام « دین حق » مقصود از
صلی الله علیه و آله با هدایت و دین حق که در این آیه بیان شده، گویا به دلیل پیروزي اسلام بر ادیان دیگر اشاره دارد؛ زیرا وقتی
محتواي دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله هدایت باشد و عقل بشر بر آن گواهی دهد و اصول و فروعش با حق موافق و طرفدار آن
باشد، چنین آیینی به طور طبیعی بر همه ادیان جهان پیروز میگردد. 3. هر چه دانش بشر پیشرفت کند و ارتباطات آسانتر شود،
واقعیتها چهره خود را از پشت تبلیغات مسموم بهتر نشان میدهد و موانع برطرف میشود و حق همه جا را فرا میگیرد و پیروز
میشود، هر چند که دشمنان ، ص: 73 مایل نباشند. آري، حرکت دشمنان حق بر خلاف مسیر
تاریخ و سنتهاي آفرینش بوده و در نهایت، به شکست محکوم است. 4. برخی مفسران بر این باورند که مقصود از پیروزي اسلام
در آیه فوق، پیروزي منطقی و استدلالی است که اکنون در جهان آشکار شده است. برخی دیگر از مفسران با توجه به موارد
در قرآن، عقیده دارند که مقصود، پیروزي عملی، عینی و ظاهري است. اما به نظر میرسد که آیه فوق شامل « اظهار » استعمال ماده
پیروزي همه جانبه اسلام بر ادیان دیگر میشود که در تمام جهان تحقق خواهد یافت و این، واقعیتی است که با پیشرفت اسلام در
جهان به تدریج در حال تحقق است. 5. در احادیث متعددي آمده است زمانی محتواي آیه فوق تحقق مییابد که امام عصر- مهدي
به خدا سوگند! هنوز تأویل محتواي » : آل محمد صلی الله علیه و آله- ظهور کند. در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است
این آیه تحقق نیافته است و تنها زمانی تحقق میپذیرد که قائم خروج کند و هنگامی که او قیام کند، کسی کافر و منکر خدا در
البته روشن است که پیروزي منطقی و عملی اسلام از صدر اسلام آغاز شده و به تدریج در حال «1» «. جهان باقی نخواهد ماند
پیشرفت و تحقق یافتن است، و مقصود این احادیث آن است که تحقق کامل آیه فوق و پیروزي نهایی اسلام در زمان حضرت
مهدي علیه السلام خواهد بود. ، ص: 74 آموزهها و پیامها 1. دین حق و راه پیامبر اسلام صلی
الله علیه و آله در نهایت پیروز میشود و بر همه ادیان جهان غلبه میکند. 2. در پی پیروزي نهایی دین حق باشید که فرجام تاریخ
روشن است. 3. ناخشنودي مشرکان مانع تحقق اراده الهی و پیروزي نهایی اسلام نیست. ***
ممنوعیت گنج اندوزي
. خداي متعال در آیه 34 به خلافکاري عالمان و راهبان یهود و مسیحیت اشاره کرده و با اعلام ممنوعیت زراندوزي، میفرماید: 34
یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیراً مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَیَصُ دُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّۀَ »
وَلَا یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ؛ اي کسانی که ایمان آوردهاید! قطعاً بسیاري از دانشمندان (اهل کتاب) و راهبان،
اموال مردم را به ناروا میخورند، و (مردم را) از راه خدا باز میدارند. و کسانی که طلا و نقره را میاندوزند، و آن را در راه خدا
نکتهها و اشارهها 1. برخی دانشمندان و راهبان یهودي و مسیحی از چند «! مصرف نمیکنند، پس آنان را به عذابی دردناك مژده ده
راه اموال مردم را بدون مجوز و به صورت باطل میخوردند: نخست آنکه حقایق دین موسی علیه السلام و عیسی علیه السلام را
تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)، .«1» کتمان میکردند تا مردم به اسلام روي نیاورند و هدایایی که به آنان میدادند، قطع نشود
سوم آنکه بهشتفروشی و .«1» ج 23 ، ص: 75 دوم آنکه با گرفتن رشوه جاي حق و باطل را به نفع زورمندان عوض میکردند
گناهبخشی میکردند و مبالغی در برابر آن میگرفتند. 2. در آیه فوق بیان شده که برخی دانشمندان و راهبان مسیحی و یهودي،
مردم را از راه خدا باز میداشتند، شاید این مطلب در اثر روي آوردن آنها به دنیا و خوردن اموال مردم بود، که سبب بدبینی و دور
شدن آنها از خدا میشد، و یا اینکه آیات الهی را تحریف میکردند و یا مخفی مینمودند و مردم را در گمراهی نگه میداشتند
صفحه 25 از 80
تا منافع خود را حفظ کنند، و حتی به مخالفان خود اتهام میزدند و محاکمه و محکوم میکردند، و اگر چنین نمیکردند، شاید در
یعنی بسیاري از دانشمندان و راهبان، خلافکار ؛« کثیراً » : جامعه امروز جهان میلیاردها کافر وجود نمیداشت. 3. در آیه فوق فرمود
هستند و نفرمود تمام آنان اینگونهاند، تا حقوق اقلیت شایسته و سالم آنان محفوظ بماند. 4. در آیه فوق زراندوزي و جمعآوري
براي تفسیر قرآن «4» و نقره «3» زیرا هدف و فلسفه اصلی پیدایش پول و طلا «2» ؛ اموال و فراهم آوردن گنج سرزنش شده است
مهر (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 76 گردش چرخهاي اقتصاد و راحت شدن مبادلات است، ولی گنجاندوزي مانع این امر و موجب
رکود اقتصادي و ضرر جامعه است. 5. کیفر زراندوزان در آیه فوق عذاب الهی معرفی شده است، ولی این عذاب منحصر به روز
رستاخیر نیست، بلکه مجازاتهاي سخت دنیوي را نیز شامل میشود که در اثر پیدایش اختلاف طبقاتی دامان همگان را میگیرد.
احوال گنج قارون کایام داد بر باد در گوش دل فرو خوان تا زر نهان ندارد (حافظ) 6. برخی مفسران عقیده دارند هرگونه
گردآوري ثروت که مازاد بر نیازمنديهاي زندگی باشد، گنج به شمار میآید و بر طبق آیه فوق حرام است، ولی برخی مفسران
دیگر بر طبق احادیث اسلامی بر این باورند که اگر مالیات زکات اموال جمعآوري شده پرداخت شود، دیگر گنج به شمار نمیآید
هر مالی بیش از چهار هزار (درهم) باشد، » : از سوي دیگر، در برخی احادیث از امام علی علیه السلام حکایت شده است که .«1»
گنج است، چه زکات آن را پرداخته یا نپرداخته باشی و آنچه کمتر از آن است، هزینه زندگی به شمار میآید؛ بنابراین،
شیعیان ما فعلًا » : در روایاتی دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده است «2» «. ثروتاندوزان را به عذاب دردناکی بشارت ده
آزادند که از آنچه در دست دارند، در راه خیر انفاق کنند؛ اما هنگامی که قائم ما قیام کند، تمام گنجها و ثروتهاي اندوخته را
ممنوع میکند تا همه را نزد او آورند ، ص: 77 و از آن در برابر دشمنان کمک گیرند؛ سپس
اما از بررسی مجموع آیه و احادیث به دست میآید در شرایط عادي که جامعه اسلامی در وضع «1» «. به آیه فوق اشاره کردند
بحرانی نیست، پرداخت زکات کافی است و باقیمانده ثروت حلال، گنج به شمار نمیآید. اما در مواقعی که شرایط جامعه سخت
باشد و حفظ مصالح جامعه اسلامی ایجاب کند، حکومت اسلامی میتواند محدودیتی براي جمعآوري ثروت قائل شود؛ همانگونه
که از زبان امام علی علیه السلام و در حدیث مربوط به امام زمان علیه السلام نقل شد. 7. از احادیث فوق و آیه استفاده میشود که
مقصود از انفاق در آیه اعم از زکات و غیر آن است. 8. در تاریخ آمده است که ابوذر آیه فوق را صبح و شام در برابر معاویه
تا آنجا که به رَبَذه تبعید شد، و این صحابی «2» ، میخواند و در برابر عثمان به آیه فوق استدلال و زراندوزي را محکوم میکرد
بزرگ و راستگوي پیامبر صلی الله علیه و آله در راه اجراي این آیه در آن سرزمین خشک و سوزان، غریبانه جان باخت. آموزهها
و پیامها 1. برخی دانشمندان دینی یهود و مسیحیت از موقعیت خویش سوء استفاده میکنند و انحراف اقتصادي دارند. (شما
اینگونه نباشید) 2. زراندوزي نکنید و بخل نورزید که موجب عذاب الهی است. *** ، ص:
یَوْمَ یُحْمَی عَلَیْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَي بِهَا جِبَاهُهُمْ » . 78 خداي متعال در آیه 35 به کیفرهاي زراندوزان اشاره کرده و میفرماید: 35
وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هذَا مَا کَنَزْتُمْ لَأنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا مَاکُنْتُمْ تَکْنِزُونَ؛ [در آن روزي که در آتش جهنم، بر آن [سکه ها حرارت شدید
داده میشود؛ و با آنها پیشانیهایشان و پهلوهاي آنان و پشتهایشان را داغ میگذارند! (و به آنان میگویند:) این چیزي است که
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق به تجسّم اعمال در رستاخیز «! براي خودتان اندوختید، پس بچشید آنچه را که همواره میاندوختید
. اشاره دارد که اعمال انسان نابود نمیشود، بلکه در جهان دیگر در برابر انسان مجسّم میشود و مایه سرور یا عذاب او میگردد. 2
در آیه فوق، از میان اعضاي بدن به داغ گذاردن بر سه عضو، یعنی پیشانی، پشت و پهلو اشاره شده است؛ شاید این بدان سبب باشد
که انسان معمولًا با این سه عضو در برابر محرومان عکس العمل نشان میدهد؛ یعنی زراندوزان گاهی صورت در هم میکشند و
گاهی روي بر میگردانند و به آنان پشت میکنند و یا اینکه مقصود از صورت، جلوي بدن و مقصود از کمر، عقب بدن و مقصود
تا نشان « سکهها را داغ میکنند » و نفرمود که « آتش بر سکهها میریزند » از پهلو دو طرف بدن است. 3. در آیه فوق اشاره شده که
صفحه 26 از 80
دهد سکهها زیر آتش به خوبی گداخته و سوزان میشوند، تا عذاب زراندوزان سنگدل بیشتر گردد. تفسیر قرآن مهر (ویژه
جوانان)، ج 23 ، ص: 79 آموزهها و پیامها 1. کیفر انسانهاي زراندوز با اعمال آنها در دنیا متناسب است و به وسیله سکهها عذاب
میشوند. 2. از اموال خود بخشش نمایید؛ زیرا هر گنج و ثروتی که در دنیا انفاق و زکات آن پرداخت نشود، در قیامت مایه عذاب
انسان خواهد بود. *** خداي متعال در آیه 36 مسلمانان را به جنگ با مشرکان و رعایت ماههاي حرام فرا میخواند و میفرماید:
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَ هْراً فِی کِتَابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَۀٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا » .36
فِیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّۀً کَمَا یُقَاتِلُونَکُمْ کَافَّۀً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ؛ در حقیقت، تعداد ماهها نزد خدا [از] روزي که
آسمانها و زمین را آفریده، در کتاب الهی، دوازده ماه است؛ که از آنها چهار [ماه حرام است. این، دین استوار است؛ پس در این
[ماه ها به خودتان ستم نکنید؛ و همگی با مشرکان پیکار کنید، همان گونه که [آنان همگی با شما میجنگند؛ و بدانید که خدا با
در آیه فوق ممکن است قرآن، یا سایر کتابهاي الهی، « کتاب اللّه » نکتهها و اشارهها 1. مقصود از «. پارسایان (خود نگهدار) است
یا لوح محفوظ و علم خدا و یا کتاب آفرینش و صحنه هستی باشد که معناي اخیر با توجه به اشاره آیه به خلقت آسمانها و زمین،
2. پس از خلقت منظومه شمسی، حرکت زمین به دور خورشید و مناسبتر است. ، ص: 80
حرکت ماه به دور زمین آغاز شد. هر بار گردش زمین به دور خورشید یک سال به شمار میرود که در طی آن، کره ماه تقریباً
میگویند. این گردشها تقویمی طبیعی و ارزشمند به دست « ماه » دوازده بار به دور زمین میچرخد که سی روز است و به آن
میدهد که هیچگاه تغییر نمیکند. 3. از آیه فوق استفاده میشود که خدا ماههاي دوازدهگانه را هنگام آفرینش جهان مقرر کرده
است و این یک زمانبندي ثابت و طبیعی و همگانی است. 4. ماههاي حرام عبارتاند از: ذي القعده، ذي الحجه، محرم و رجب که
در این ماهها جنگ حرام است و یک آتشبس طبیعی در میان مسلمانان برقرار میشود؛ البته اگر دشمن در این چند ماه حمله کند،
5. برخی مفسران بر این باورند که .«1» مسلمانان حق دفاع دارند که در این صورت آتشبس از سوي دشمن نقض شده است
ماههاي حرام از زمان ابراهیم علیه السلام به یادگار مانده است و در عصر جاهلیت عرب هم به صورت یک سنّت رعایت میشده
و از برخی احادیث استفاده میشود که ماههاي حرام در آیین موسی علیه السلام و عیسی علیه السلام نیز وجود داشته است «2» ، است
6. یکی از فلسفههاي ممنوعیت جنگ در ماههاي حرام آن است که در جنگهاي طولانی، صلح موقت برقرار شود و هنگامی .«3»
که جنگجویان در این چهار ماه، اسلحه را کنار گذاشتند و فرصت تفکر و گفتگو پیدا کردند، زمینه صلح دائمی و پایان جنگ
، بسیار زیاد میشود. آري، ممنوعیت جنگ در ماههاي حرام، نشانه صلحطلبی اسلام است.
7. از آیه فوق استفاده میشود که زیان بیتوجهی به ماههاي حرام به خود انسان باز میگردد؛ زیرا باعث طولانی شدن ص: 81
جنگها و از دست رفتن فرصت صلح و عبادت و کار میشود. 8. در آیه فوق اشاره شده که مشرکان بتپرست با همه پراکندگی
که دارند، در یک صف با شما میجنگند؛ پس شما که اهل توحید و یگانگی هستید، سزاوارتر است با وحدت کلمه در برابر آنها
بجنگید. 9. از اینکه آیه فوق به وحدت در برابر دشمن دستور میدهد، استفاده میشود که لازم است مسلمانان در مبارزههاي
سیاسی، فرهنگی، اقتصادي و نظامی خود در برابر دشمنان هماهنگ شوند آري، به فراموشی سپردن این فرمان وحدتآفرین سبب
شکست مسلمانان و انحطاط آنها در چند قرن اخیر شده است. آموزهها و پیامها 1. اسلام (همانگونه که مکان امن مکه دارد)
زمان امن (: ماههاي حرام) نیز دارد. 2. (فریب دشمن را نخورید و) با مشرکان به صورت متحد بجنگید. 3. خدا با خود نگهداران
. پارساست. *** خداي متعال در آیه 37 یکی از سنّتهاي غلط اعراب جاهلی در مورد ماههاي حرام را ردّ میکند و میفرماید: 37
إِنَّمَ ا النَّسِیءُ زِیَادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُ َ ض لُّ بِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عَاماً وَیُحَرِّمُونَهُ عَاماً لِیُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَاحَرَّمَ اللّهُ فَیُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللّهُ زُیِّنَ لَهُمْ »
سُوءُ أَعْمَ الِهِمْ وَاللّهُ لَایَهْدِي الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ؛ ، ص: 82 جز این نیست که به تأخیر انداختن (و
جابهجا کردن ماههاي حرام) افزایشی در کفر است؛ که با آن کسانی که کفر ورزیدند، گمراه میشوند؛ سالی، آن را حلال، و سال
صفحه 27 از 80
[دیگر] آن را حرام میکنند، تا با تعداد آنچه خدا حرام کرده موافق سازند، و آنچه را خدا حرام کرده، حلال کنند. بدي کردارشان،
تأخیر » در اصل به معناي « نَسِیءُ » نکتهها و اشارهها 1. واژه «. براي آنان آراسته شده است؛ و خدا گروه کافران را راهنمایی نمیکند
بوده، و مقصود آن است که اعراب جاهلی گاهی یکی از ماههاي حرام را تاخیر میانداختند؛ یعنی به جاي ماه مُحَرم، ماه « انداختن
صفر را انتخاب میکردند تا در سه ماه (ذي القعده، ذي الحجه و محرم) پشت سر هم جنگ حرام نباشد؛ زیرا موجب تضعیف
روحیه جنگی آنان میشد و فرصت غارت و جنگ نمییافتند. یا مراد این است که چون ماه ذي الحجه در تابستان گرم قرار
میگرفت، آن را به فصل دیگري منتقل میکردند تا هوا براي مراسم حج و تجارت مناسبتر باشد. 2. تغیییر ماههاي حرام طی
مراسمی در سرزمین منی و به واسطه یکی از سران قبیله بنیکنانه صورت میگرفت؛ یعنی پس از تقاضاي مردم براي تغییر ماههاي
حرام، یکی از سران قبیله یاد شده در یک اجتماع بزرگ، آن تغییر را اعلام میکرد. 3. تغییر ماههاي حرام را قرآن زیاد شدن کفر
شمرده است؛ زیرا که این عمل سبب میشد تا آتش جنگها همچنان فروزان بماند و مراسم حج بازیچه دست افراد شود و این
4. در آیه فوق اشاره شده که بود. ، ص: 83 « کفر عملی » مخالفت با دستورهاي الهی و نوعی
اعمال زشت این افراد در نظرشان زیبا جلوه میکرد؛ آري، هنگامی که انسان دانسته در راه خلافکاري گام نهد، فروغ وجدان او
کمرنگ و کمرنگتر میشود و کار به جایی میرسد که به تدریج زشتی گناه در نظرش از بین میرود و حتی رفته رفته اعمال
و « شیطان » زشت در نظرش زیبا جلوه میکند. 5. در آیات دیگر قرآن زیبا جلوه دهنده اعمال زشت در نظر انسان، معرفی و گاهی از
آموزهها و پیامها 1. بازي کردن با قوانین الهی نوعی کفر است. 2. ماههاي حرام را جابهجا .«1» نام برده شده است « بتان » گاهی از
نکنید که موجب گمراهی است. ***
بسیج براي جهاد
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَا لَکُمْ » . خداي متعال در آیه 38 با اشاره به جنگ تبوك، به سرزنش افراد سست عنصر پرداخته و میفرماید: 38
إِذَا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ أَرَضِ یتُمْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَ ا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الآخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ؛ اي
بر زمین «. در راه خدا (براي جهاد) بسیج شوید » : کسانی که ایمان آوردهاید! شما را چه شده، که هنگامی که به شما گفته شود
سنگینی میکنید؟! آیا به جاي آخرت، به زندگی پست (دنیا) راضی شدهاید؟! و [حال آنکه کالاي زندگی پست (دنیا)، در [برابر]
، ص: 84 شأن نزول داستان نزول آیه فوق و چند آیه پس از آن، «. آخرت، جز اندکی نیست
بدین قرار است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پس از بازگشت از طائف به سوي مدینه در سال نهم هجري، مردم را براي
پیکار با رومیان فراخواند و این بار برخلاف روش نظامی خویش که مسیر و مقصد جنگ را مشخص نمیکرد، هدف نهایی را براي
آنان آشکار ساخت تا رزمندگان آمادگی کامل داشته باشند؛ زیرا از سویی باید به طرف ابرقدرت آن زمان، یعنی امپراطوري روم
شرقی، حرکت میکردند و به منطقه تَبُوك میرسیدند که در حدود 600 کیلومتري مدینه در مرز شام (سوریه فعلی) بود و از سوي
دیگر، فصل تابستانِ گرم و زمان برداشت محصولات بود، و رفتن به جنگ دشوار مینمود؛ از این رو، برخی مسلمانان سست عنصر
دچار تردید شدند و خود را براي حرکت آماده نکردند. آیه فوق بدین مناسبت فرود آمد و با لحن کوبندهاي به مسلمانان هشدار
نکتهها و اشارهها 1. قرآن کریم با مقایسه ارزشی دنیا و آخرت، انسانها را بر سر دوراهی .«1» داد و آنان را به جنگ تشویق کرد
قرار میدهد؛ آیا انسان به دنیاي پست و کوچک راضی میشود یا به سوي جهان وسیع، با عظمت و جاویدان آخرت گام بر
، میدارد؟ بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن حیف باشد چوتو مرغی که اسیر قفسی (حافظ)
2. در آیه فوق از چهار طریق بر مسئله جهاد تأکید شده است: نخست، از راه خطاب به مؤمنان؛ دوم، از راه فرمان حرکت به ص: 85
چهارم، با استفهام انکاري در مورد معامله دنیا با آخرت. 3. از آیه فوق به خوبی ؛« در راه خدا » سوي میدان جهاد؛ سوم، با تعبیر
صفحه 28 از 80
استفاده میشود که دلبستگی مجاهدان به زندگی دنیا، آنان را در جهاد سست میکند؛ از این رو، مجاهدان باید انسانهایی پارسا و
4. در دعاي امام سجاد علیه «1» . بیاعتنا به ظواهر دنیا باشند و بتوانند دل از محل زندگی کنده، به سوي میدان نبرد حرکت کنند
بار الها! هنگامی که مجاهدان در برابر دشمنان قرار میگیرند، فکر این دنیاي » : السلام براي مرزبانان کشورهاي اسلامی آمده است
5. در حدیثی از پیامبر اسلام «2» «. فریبنده را از نظرشان دور فرما، و اهمیت اموال فتنهانگیز و دلربا را از صفحه قلوبشان محو نما
به خدا سوگند! دنیا در برابر آخرت همچون آن است که یکی از شما » : صلی الله علیه و آله درباره مقایسه دنیا و آخرت آمده است
تا کی غم دنیاي دنی اي «3» «!؟ انگشت خود را به دریا بزند و سپس برآورد، و بنگرد چه مقدار از آب دریا را با آن برداشته است
. دل دانا حیف است ز خوبی که شود عاشق زشتی (حافظ) آموزهها و پیامها 1. کالاهاي دنیا در برابر آخرت اندك است. 2
دلبستگی به دنیا مانع رفتن به جبهه و کمال یافتن انسان است. 3. انسان براي ابدیتی بزرگ آفریده شده، پس شایسته نیست به دنیاي
إِلَّا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ » . کوچک راضی شود. *** خداي متعال در آیه 39 سست عنصران جنگ تبوك را تهدید کرده و میفرماید: 39
عَذَاباً أَلِیماً وَیَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَلَا تَضُ رُّوهُ شَیْئاً وَاللّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ اگر (براي جهاد) بسیج نشوید، [خدا] با عذابی دردناك
شما را مجازات خواهد کرد، و گروهی غیر از شما را جایگزین (شما) میکند؛ و هیچ چیزي به او زیان نمیرسانید؛ و خدا بر هر
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق هشداري به افراد سست عنصر و ضعیف الایمان است که گمان نکنند با پشت کردن «. چیزي تواناست
به جهاد، پیشرفت اسلام متوقف میشود و میتوانند ضرري برسانند. آري، خدایی که بر هر چیزي تواناست، میتواند گروه جدیدي
برخی مفسران بر این باورند که منظور تفسیر قرآن مهر (ویژه ،« گروه جدید » را براي یاري دین خود برانگیزد. 2. درباره تفسیر
جوانان)، ج 23 ، ص: 87 ایرانیان و یا مردم یمن هستند که با شهامتها و کوششهاي خود سهم بزرگی در پیشرفت اسلام داشتند؛
البته این احتمال نیز وجود دارد که مقصود از آنها تمام کسانی باشند که پس از نزول آیات فوق مسلمان شدند و با جان و دل در
آموزهها و پیامها 1. براي جنگ بسیج شوید که کیفر ترك جهاد، عذاب دردناك الهی است. 2. زیان .«1» راه آن فداکاري کردند
ترك جبههها به خدا نمیرسد (بلکه خودتان گرفتار ذلّت و شکست و زیان میشوید.) 3. خدا در هر زمانی با گروهی دین خود را
یاري میکند و اگر شما لیاقت نداشته باشد، ملت دیگري را جانشین شما قرار میدهد. *** خداي متعال در آیه 40 به امدادهاي
إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ » . الهی نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره کرده و میفرماید: 40
هُمَ ا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِ َ ص احِبِهِ لَاتَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللّهُ سَ کِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَ ۀَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلی
وَکَلِمَ ۀُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛ اگر او، [یعنی پیامبر] را یاري نکنید، پس حتماً خدا او را یاري کرد، هنگامی که کسانی که
کفر ورزیدند، او را (از مکّه) بیرون کردند، در حالی که دوّمین دو [تن بود؛ (همان) هنگام که آن دو در غار (ثَور) بودند، تفسیر
پس خدا آرامش «. غم مخور که خدا با ماست » : قرآن مهر (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 88 (همان) وقتی که به همراه خود میگفت
خود را بر او فرو فرستاد؛ و او را با لشکرهایی که آنها را مشاهده نمیکردید، تأیید نمود؛ و گفتار (و برنامه) کسانی را که کفر
نکتهها و اشارهها 1. این آیه «. ورزیدند، پست قرار داد؛ و تنها گفتار (و برنامه) خدا والاست؛ و خدا شکستناپذیري فرزانه است
میفرماید خداي متعال پیامبرش را بارها با لشگریان نادیدنی یاري کرده که در آیاتی دیگر، از مواردي مانند امدادهاي الهی در
یعنی آرامش و اطمینان خود را بر پیامبر صلی الله « سَ کینه » 2. در آیه فوق اشاره شده که خدا .«1» جنگ بدر و حنین یاد شده است
علیه و آله فرود آورد و در آیات دیگر قرآن نیز به این موضوع اشاره شده بود که در هنگام خطر و سختی، خدا آرامش خود را بر
3. در آیه فوق به جریان هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه اشاره شده و امداد الهی به .«2» پیامبرش فرود میآورد
پیامبر در آن موقع خطرناك و حسّاس یادآوري گردیده است. مشرکان مکه نقشه قتل پیامبر را کشیده بودند که با خوابیدن امام
علی علیه السلام به جاي ایشان، این توطئه خنثی شد و در نهایت، پیامبر صلی الله علیه و آله مجبور گردید مکه را ترك کند که در
پیامبر اسلام براي بیرون رفتن از مکه و براي آنکه مشرکان که در تعقیب .«3» از آن یاد شده است « اخراج پیامبر » آیه به عنوان
صفحه 29 از 80
رفت که در جنوب مکه و در « ثَور » ، ص: 89 او بودند، به ایشان دست نیابند، نخست به غار
جهت مخالف راه مدینه قرار داشت و پس از سه روز که مشرکان از جستجو ناامید شدند و خطر برطرف شد، به سوي مکه حرکت
نیز همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بود که در آیه فوق به صورت « ابو بکر » کرد و پس از چند روز به مدینه رسید. در این سفر
سربسته و با عنوان مُصاحِب و همنشین یا همسفر به او اشاره شده است. 4. برخی مفسران قرآن بر این عقیدهاند که آیه فوق فضیلتی
اما برخی دیگر از مفسران بر این باورند که آیه فوق در صدد مذمّت شخصی همراه پیامبر صلی الله علیه و آله .«1» براي ابوبکر است
در آیه فوق میتواند برنامه، مکتب، هدف، گفتار « کلمۀ » است که ناراحت بود و پیامبر ناگزیر شد او را دلداري دهد. 5. مقصود از
. که از برنامه و مکتب کافران برتر است. آموزهها و پیامها 1. خدا حامی (اسلام و) رهبر آن است. 2 «2» و سنت و اراده الهی باشد
آرامش، هدیهاي الهی است. 3. سخن، اراده و برنامه الهی بالاتر از برنامه و سخن کافران است. *** تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)،
انفِرُوا » . ج 23 ، ص: 90 خداي متعال در آیه 41 مسلمانان را به حرکت همگانی به سوي جبهه و جهاد فرا میخواند و میفرماید: 41
خِفَافاً وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ سبکبار و گرانبار (به سوي جهاد) بسیج
« خِفاف » نکتهها و اشارهها 1. واژه «! شوید، و با اموالتان و جانهایتان در راه خدا جهاد نمایید؛ این براي شما بهتر است اگر بدانید
جمع ثقیل است. این دو واژه معناي جامعی دارند که همه حالات انسان را در برمیگیرد؛ یعنی اگر مجرد « ثِقال » جمع خفیف و واژه
باشید یا متأهل، جوان باشید یا پیر، بچههاي کمی داشته باشید یا عیالوار باشید، ثروتمند باشید یافقیر و بدون گرفتاري باشید یا
گرفتار، در هر صورت لازم است در جهاد آزاديبخش شرکت جویید و همه کارها و بهانهها را کنار بگذارید. 2. آیه فوق
مسلمانان را به جهاد همه جانبه و فراگیر با مال و جان فرا میخواند؛ زیرا مسلمانان در جنگ تبوك در برابر امپراطوري روم- یکی
از ابر قدرتهاي آن زمان- قرار گرفته بودند و بدون یک جهاد همه جانبه پیروزي بر آنان ممکن نبود. 3. جهاد و فداکاري در راه
خدا، به نفع خود شماست، البته اگر به این مطلب توجه کنید که: جهاد کلید سربلندي و عزّت و برطرف کننده ذلّت است، و هیچ
. ملتی بدون جهاد به آزادي واقعی و عدالت نخواهد رسید، و راه رسیدن به سعادت جاویدان، شرکت در این جهاد مقدس است. 4
حکایت شده که برخی اصحاب کهنسال پیامبر صلی الله علیه و آله همچون أبو ایّوب انصاري، مقداد و ابو طَلحه در سنّ پیري آماده
شما » : حرکت به سوي جبهه ، ص: 91 میشدند و هنگامی که به آنان گفته میشد
آموزهها و پیامها 1. با تمام توان مالی و جانی، در راه خدا بجنگید. 2. همگان در «1» آیه فوق را تلاوت میکردند ،« سالخوردهاید
بسیج عمومی و جهاد آزاديبخش اسلام شرکت نمایید. ***
نشانه هاي منافقان
خداي متعال در آیه 42 به افراد فرصتطلب و منافقصفتی که از رفتن به جنگ تبوك خودداري میکردند اشاره مینماید و
لَوْ کَ انَ عَرَضاً قَرِیباً وَسَ فَراً قَاصِ داً لَاتّبَعُوكَ وَلکِن بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ الشُّقَّۀُ وَسَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَکُمْ » . میفرماید: 42
یُهْلِکُونَ أَنْفُسَ هُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ؛ اگر (بر فرض دعوت تو به سوي غنیمتِ) ناپایدار نزدیکی، و سفري کوتاه (و آسان) بود،
حتماً از پی تو میآمدند؛ و لیکن (اکنون در مورد جنگ تبوك) آن راه پر مشقت بر آنان دور است. و بزودي به خدا سوگند یاد
آنان با کردار و گفتارشان) خودشان را به هلاکت ) «! اگر (بر فرض) توانایی داشتیم، حتماً همراه شما بیرون میآمدیم » : میکنند که
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق به منافقان و افراد سستعنصر در جنگ تبوك «. میافکنند؛ و خدا میداند که آنان قطعاً دروغگویند
اشاره میکند که بخاطر فاصله دور آن با مدینه (ششصد کیلومتر) و هواي گرم تابستان و ، ص:
92 فصل جمعآوري محصولات و دشمن قدرتمند، یعنی امپراطوري روم، بهانهجویی میکردند و با قسمهاي دروغ میخواستند از
جهاد فرار کنند. 2. آیه فوق در مورد منافقان تنپرور و فرصتطلب جنگ تبوك است که در سفرهاي کوتاه و جنگهاي پر
صفحه 30 از 80
اما این «1» ؛ غنیمت با سپاه اسلام همراهی میکردند، ولی در جنگهاي سخت و دور بهانه میآوردند و در نبرد شرکت نمیکردند
موضوع منحصر به این جنگ و زمان پیامبر صلی الله علیه و آله نیست، بلکه در هر جامعهاي اینگونه افراد وجود دارند که در هنگام
راحتی، خود را شریک معرفی میکنند، ولی در سختیها به کناري میروند و بهانه میآورند. 3. منافقان و فرصتطلبان دو نشانه
دارند: نخست آنکه در سفرهاي آسان و غنایم زودیاب با تو همراهاند، نه در سفرهاي دور و جنگهاي مشکل، و دوّم آنکه
سوگندهاي دروغ یاد میکنند تا از شرکت در جهاد فرار کنند. آموزهها و پیامها 1. منافقان تنپرور و فرصتطلب، در نهایت، خود
را به هلاکت میاندازند. (نه دیگران را). 2. منافقان را از راحتطلبی، جنگگریزي وسوگندهاي دروغشان بشناسید. *** تفسیر
قرآن مهر (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 93 خداي متعال در آیه 43 به لزوم شناخت منافقان در هنگام نبردهاي دشوار اشاره کرده و
عَفَا اللّهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَ دَقُوا وَتَعْلَمَ الْکاذِبینَ؛ خدا تو را بخشید؛ چرا به آن (منافق) ان » . میفرماید: 43
نکتهها و «!؟ رخصت دادي، (و صبر نکردي) تا آنکه کسانی که راست میگویند برایت آشکار شوند و دروغگویان را بشناسی
اشارهها 1. از آیه فوق استفاده میشود که گروهی از منافقان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله میآمدند و عذر و بهانه میآوردند، تا
رخصت بگیرند و در جنگ تبوك شرکت نکنند و پیامبر به آنان رخصت داد؛ آنان با شرکت خود در نبرد نه تنها کمکی به
2. در مورد آیه فوق دو تفسیر وجود «1» . مسلمانان نمیکردند، بلکه با سخنچینی و فساد و ایجاد نفاق بر مشکلات آنان میافزودند
ترك اولی شده باشد؛ زیرا اگر به آنان » دارد: نخست آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله با رخصت دادن به منافقان شاید مرتکب
اجازه نمیداد در مدینه بمانند، ماهیت منافقانه آنها زودتر روشن میشد؛ از این رو، پیامبر صلی الله علیه و آله گناهی مرتکب نشد،
ولی رخصت ندادن به آنها بهتر بود و به همین دلیل، لحن آیه سرزنشآمیز است. دومین تفسیر احتمالی آیه این است که عتاب و
خطاب آیه فوق کنایی ، ص: 94 بوده و روح نفاق منافقان را بیان کرده است؛ همانگونه که
اگر ستمگري بخواهد فرزند شما را بزند و دوست شما دست او را بگیرد، شما به کنایه میگویید: چرا نگذاشتی بزند تا همگان این
ستمگر را بشناسند. 3. مقصود از شناسایی منافقان در آیه فوق آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله از راه علم عادي و با مدارك
روشن آنها را بشناسد، آنگونه که مسلمانان نیز از نفاق آنان آگاه شوند. آموزهها و پیامها 1. در هنگام نبردهاي سنگین،
راستگویان از دروغگویان بازشناخته میشوند. 2. منافقان را از عملکردشان در زمان جنگ بشناسید. *** خداي متعال در آیه
لَا یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ » . 44 شرکت در جهاد را یکی از نشانههاي مؤمنان راستین معرفی میکند و میفرماید: 44
الآخِرِ أَن یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ؛ کسانی که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، براي [ترك جهاد با
نکتهها و اشارهها 1. آیه «. اموالشان و جانهایشان، از تو رخصت نمیگیرند؛ و خدا به (حال خود نگهداران و) پارسایان داناست
فوق به یکی از نشانههاي مؤمنان راستین اشاره میکند که چون فرمان جهاد صادر میشود، بدون هیچگونه سستی، به جبهه
2. در آیه فوق اشاره ، ص: 95 «1» . میشتابند و براي شرکت در جهاد رخصت نمیخواهند
شده که ایمان به خدا و مسئولیتهاي مؤمنان در برابر او، و ایمان به رستاخیز و دادگاه عدل الهی، مؤمنان را به لبیکگویی در برابر
فرمان جهاد فرا میخواند و از این رو است که بهانه و عذر وجود دارد. آموزهها و پیامها 1. مؤمنان، آماده و گوش به فرمان جهاد
داشته باشند (و بهانهجویی و فرصتطلبی نکنند). 2. ایمان به مبدأ و معاد عامل حضور در جبهه و ایثار اقتصادي است. *** خداي
إِنَّمَ ا یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ لَایُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ » . متعال در آیه 45 دو نشانه منافقان فرصتطلب اشاره کرده و میفرماید: 45
وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِی رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُونَ؛ تنها کسانی از تو رخصت (ترك جهاد) میطلبند، که به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند،
نکتهها و اشارهها 1. در آیه فوق اشاره شده که این گروه «. و دلهایشان به شک افتاده است، پس آنان در تردید خویش، سرگردانند
هم به خدا و رستاخیز ایمان ندارند و هم به جهت حفظ ظاهر، خود را مسلمان جلوه میدهند و براي شرکت نکردن در جهاد از
.2 ، ص: 96 «1» . پیامبر صلی الله علیه و آله رخصت میگیرند تا کارهاي خود را توجیه کنند
صفحه 31 از 80
در آیه فوق بیان شده که منافقان همواره در تردید، دودلی و شک به سر میبرند و از این رو، گاهی قدم به پیش مینهند و گاهی
باز میگردند؛ زیرا هدف و تصمیم آنان نامشخص است. 3. از آیه فوق استفاده میشود که بهانهجویی و اجازه گرفتن براي شرکت
نکردن در جهاد و نیز تردید و دودلی از نشانههاي منافقان است. این دو نشانه مخصوص منافقان صدر اسلام و جنگ تبوك نبوده و
اکنون نیز منافقان همینگونهاند. 4. در آیه فوق اشاره شده که فرار منافقان از جهاد به دلیل ایمان نداشتن به مبدأ و معاد میباشد و
. از این رو است که آنان در کام تردید و شک فرو رفتهاند. آموزهها و پیامها 1. جنگ، میدان آزمون باورها و اعتقادات است. 2
عامل فرار از جبهه، ایمان نداشتن به مبدأ و معاد است. 3. منافقان فرصتطلب را در عملکردشان به هنگام جنگ بشناسید. ***
وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً » . خداي متعال در آیه 46 به بیتوفیقی منافقان براي شرکت در جهاد اشاره کرده و میفرماید: 46
وَلکِن کَرِهَ اللّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِیلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِینَ؛ و اگر (بر فرض منافقان) میخواستند که (به سوي میدان جهاد) بیرون
روند، حتماً وسیلهاي براي آن فراهم میساختند؛ و لیکن خدا از انگیزش آنان (براي جهاد) ناخشنود بود؛ پس آنان را باز داشت؛ و
، ص: 97 نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق «! با فرونشستگان (از جهاد) بنشینید » : [به آنان گفته شد
یکی دیگر از نشانههاي دروغگویی منافقان را بیان کرده است و در حقیقت، این آیه تکمیل و شاهد مطلب آیات قبل میباشد که به
دروغگویی آنان اشاره میکرد. 2. در مورد بخش پایانی آیه که به منافقان فرمان فرو نشستن میداد، برخی مفسران احتمال دادهاند
ولی بهتر است بگوییم: این یک فرمان تکوینی و به مقتضاي «1» ، که مراد سخن خدا یا سخن پیامبر و یا نداي باطنی خودشان باشد
عقیده فاسد و اعمال زشت منافقان است که به صورت سلب توفیق انجام میگیرد، نه منع عملی. 3. از آیه فوق استفاده میشود که
هر نیت و عملی اقتضایی دارد که خواسته یا ناخواسته دامن انسان را میگیرد، و هر کسی شایستگی و توفیق شرکت در کار بزرگ
جهاد را ندارد، و خدا این توفیق را بهره انسانهاي شایسته میکند. 4. برخی مفسران از آیه فوق استفاده کردهاند که مقدمه واجب،
یعنی اگر منافقان قصد جهاد دارند، میبایست مقدمات آن را فراهم میکردند؛ البته میتوان گفت این مطلب در «2» ؛ واجب است
اینجا، نشانهاي بر تصمیم نداشتن منافقان است. آموزهها و پیامها 1. منافقان را به هنگام رفتن به جبهه بشناسید؛ زیرا آنان هرگز
تصمیم به جهاد ندارند. 2. شرکت در جهاد توفیقی الهی است که از نااهلان گرفته میشود. *** تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)،
لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مَا » . ج 23 ، ص: 98 خداي متعال در آیه 47 به زیانهاي شرکت منافقان در جبهه اشاره کرده و میفرماید: 47
زَادُوکُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَ عُوا خِلَالَکُمْ یَبْغُونَکُمُ الْفِتْنَۀَ وَفِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ؛ اگر (بر فرض منافقان در نبرد تبوك) با
شما خارج میشدند، جز فساد (و اضطراب و تردید) بر شما نمیافزودند؛ و مسلماً به سرعت در بین شما به فتنهجویی (و تفرقهافکنی
بین) شما میپرداختند؛ و در میان شما کسانی (جاسوس هستند که) براي آنان کاملًا گوش فرا میدهند؛ و خدا به (حال) ستمگران
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق به این واقعیت اشاره دارد که شرکت نکردن منافقان در جبهه، نه تنها تأسفانگیز نیست، «. داناست
بلکه جاي خوشحالی دارد؛ زیرا حضور آنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه سرچشمه مشکلات تازهاي نیز میشوند؛ یعنی حضور
2. منافقان .«1» منافقان در جبهه، با روحیهاي فاسد و همراه تردید، اثري جز ایجاد تردید، شک و فساد در میان سپاهیان اسلام ندارد
افرادي فتنهگر هستند که به سرعت موجب تفرقه و اختلاف در سپاه میشوند؛ آنان جاسوسی میکنند و به دوستان خود خبر
، ص: 99 آموزهها و پیامها 1. حضور منافقان در جبهه، عامل فتنه، تفرقه، تردید «2» . میدهند
(و تضعیف روحیه) سپاهیان است. 2. مراقب سادهلوحان سپاه و جاسوسان نفوذي منافقان باشید. *** خداي متعال در آیه 48 به
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَۀَ مِن قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَکَ الْأُمُورَ حَتَّی جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللّهِ وَهُمْ » . سابقه فتنهگري منافقان اشاره کرده و میفرماید: 48
کَارِهُونَ؛ قطعاً (منافقان) پیش از (این نیز) فتنهجویی کردند، و کارها را بر تو دگرگون ساختند؛ تا آنکه حق فرا رسید، و فرمان خدا
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق یا به جنگ احد و کارشکنیهاي منافقان به رهبري «. آشکار گشت، و حال آنکه آنان ناخشنود بودند
اشاره دارد که از نیمه راه نبرد بازگشتند، و یا به سایر مواردي اشاره میکند که منافقان علیه پیامبر صلی الله علیه و « عبد اللّه بن ابی »
صفحه 32 از 80
آله و مسلمانان توطئه کردند که غالباً در تاریخ ثبت شده است. 2. در آیه فوق به پیامبر خطاب شده که منافقان میخواستند کارها
را براي تو دگرگون و واقعیتها را تحریف کنند و نقشهها کشیدند تا اوضاع مسلمانان را درهم بریزند و آنان را از جهاد باز داشته،
3. در آیه اطراف تو را خالی کنند، ولی هیچ یک از این توطئهها به جایی نرسید. ، ص: 100
فوق اشاره شده هرگاه خدا بخواهد حق را پیروز کند، ناخشنودي دیگران نمیتواند تاثیري داشته باشد. 4. آیات فوق گرچه در
مورد منافقان صدر اسلام است، به زمان خاصی اختصاص ندارد و شامل حال منافقان در هر عصري میشود. آري، در هر جامعهاي
گروهی منافق وجود دارند که میکوشند با سمپاشیهاي خود افکار مردم را درهم بریزند و وحدت را از بین ببرند و تخم تردید
بپاشند، ولی اگر جامعه بیدار باشد و به جهاد و مراقبت همّت گمارد، بیتردید با یاري خدا، همه نقشهها خنثی میشود؛ زیرا پیروزي
نهایی با پیروان حق است. آموزهها و پیامها 1. امدادهاي الهی است که نقشههاي منافقان را برباد میدهد. 2. منافقان را از فتنهگري و
دگرگون نشان دادن کارها بشناسید. *** خداي متعال در آیه 49 به بهانهتراشی منافقان براي ترك جهاد اشاره کرده و با تهدید
وَمِنْهُم مَن یَقُولُ ائْذَن لِی وَلَا تَفْتِنِّی أَلَا فِی الْفِتْنَۀِ سَقَطُوا وَإِنَّ جَهَنَّمَ لُمحِیطَۀٌ بِالْکَافِرِینَ؛ و از آن (منافق) ان » . کردن آنها میفرماید: 49
آگاه باشید که (هم اکنون) در فتنه (و گناه) «! به من رخصت [ترك جهاد] بده، مرا به (گناه و) فتنه مینداز » : کسی است که میگوید
، ص: 101 شأن نزول داستان نزول این «. سقوط کردهاند؛ و قطعاً جهنم، بر کافران احاطه دارد
که منافق بود، « بَنی سَلْمه » آیه چنین حکایت شده است که در هنگام آماده شدن مسلمانان براي جنگ تبوك، یکی از رؤساي طایفه
به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: به من اجازه بده که در جهاد شرکت نکنم؛ زیرا به زنان علاقه دارم و میترسم در جنگ با
رومیان، دختران آنان را ببینم و مفتون شوم و دست از کارزار بکشم. پیامبر صلی الله علیه و آله به او رخصت داد در جهاد شرکت
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق به ما میآموزد «1» . نکند و آیه فوق بدین مناسبت فرود آمد و بهانهتراشی این منافق را محکوم کرد
که یکی از راههاي شناخت منافقان، دقت در شیوه استدلال آنان و عذرهایی است که براي ترك انجام وظایف لازم خویش
میآورند که اغلب به موضوعاهایی جزئی و ناچیز میپردازند تا موضوعهاي کلی و مهم را نادیده انگارند. آنان با بهانه شبهه شرعی
و نیفتادن به گناه، با رهبران الهی و فرمان جهاد مخالفت میکنند. 2. مفسران درباره چگونگی احاطه جهنم به کافران چند دیدگاه
دارند: - به باور برخی، این جمله کنایه از عوامل ورود به جهنّم است؛ یعنی گناهان، کافران را احاطه کرده است. - برخی نه عقیده
دارند که این مطلب براي بیان حوادث حتمی آینده میباشد؛ یعنی به طور حتم در آینده جهنم کافران را احاطه خواهد کرد. تفسیر
قرآن مهر (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 102 - این احتمال نیز وجود دارد که جهنم هم اکنون در باطن جهان موجود و کافران را احاطه
کرده است، هر چند هنوز فرمان تأثیر کردن آن صادر نشده؛ البته امکان دارد هر سه معنا مقصود آیه باشد و جمع آنها منافاتی
ندارد. آموزهها و پیامها 1. فرجام منافقان کفر و آتش جهنّم است. 2. منافقانِ کافرکیش در فتنهگري غرق شده و آتش، وجود آنان
. را فرا گرفته است. 3. منافقان براي فرار از جهاد و فریب متدیّنان، از بهانههاي مذهبی استفاده میکنند. (پس مراقب آنها باشید) 4
منافقان را از جهاد گریزي و بهانه تراشی آنان بشناسید. *** خداي متعال در آیه 50 با اشاره به سخنان منافقان، به یکی دیگر از
إِن تُصِبْکَ حَسَنَۀٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکَ مُصِیبَۀٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنَا أَمْرَنَا مِن قَبْلُ وَیَتَوَلَّوْا وَهُمْ » . نشانههاي آنان اشاره کرده و میفرماید: 50
ما تصمیم) کار خود را ) » : فَرِحُونَ؛ اگر نیکی به تو برسد، آن (منافق) ان را ناراحت میکند؛ و اگر مصیبتی به تو رسد، میگویند
در آیه فوق اعم از « نیکی » نکتهها و اشارهها 1. مقصود از «. و روي بر میتابند و حال آنکه آنان شادمانند «. پیش از [این گرفتهایم
غنائم جنگی یا پیروزي بر دشمن و یا پیشرفتهاي دیگر است. 2. اینکه منافقان در برابر نیکیهایی که به پیامبر صلی الله علیه و آله
میرسد، ناراحت ، ص: 103 میشوند، دلیل دشمنی باطنی و بیایمانی آنهاست، و گرنه
مؤمنان از شادي پیامبر دلشاد میشوند. 3. در آیه فوق اشاره شده که منافقان گزافهگو و مدعی عقل، درایت و تدبیر هستند و گمان
میکنند اگر در جبههاي شرکت نکردند و طعم مشکلات را نچشیدند، زرنگی کردهاند، در حالی که خود را از مواهب الهی و
صفحه 33 از 80
ثوابهاي او محروم کردهاند. 4. از آیه فوق استفاده میشود که منافقان از حوادث تلخی که براي مؤمنان به وجود میآید، به نفع
مقاصد خود سوء استفاده تبلیغاتی میکنند. 5. آیه فوق خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله است، ولی مطلب آن شامل مؤمنان
. حقیقی نیز میشود. آموزهها و پیامها 1. منافقان را در هنگام سختیها و واکنش آنان در برابر حوادث تلخ و شیرین بشناسید. 2
منافق در شادي مؤمنان ناخشنود و در ناراحتی آنان خشنود است. (پس او را بشناسید و مراقب وي باشید.) ***
رابطه